رادینرادین، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره
راستینراستین، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

دل نوشته های مامان

پسر فندق ما دنیا اومددددد

ببخشید که نتونستم زود بیام اخه یکم درد داشتم حس پشت سیستم نشستنو نداشتم.. بالاخره پسر دومم و پسرو کوشولوم بدنیا اومد..و ما شدیم یه خانواده 4نفره..خدا رو شکر..  با تمام سختیا و مشکلات دوران تموم شد و بچه مو صحیحو سالم بغل گرفتم.. بچه م یکم زردی داشت  بمیرم براش که 3بار بچه مو سوراخ سوراخ کردن تا ازش خون بگیرن برا زردیش دکتر بی وجدان چنان منو ترسوند که گفتم با ابولفضل خودت بچه مو حفظ کن..من طاقت  دردو بیماری بچه 10 روزه رو ندارم صلوات نذر کردم و راستینمو انداختم به دامن حضرت زینب گفتم  تو ضامنش باش برا سلامتی بچه م امروز هم باز بردم برا آزمایش  تا یک ساعت دیگه جوابو میدن.. دیروز راستین 12روزش شد و نافش افتاد...
20 آذر 1392

پستی در روز تولد اولین پسرم

پسر خوبم  عشق مامان..نمیدونم زا کجا شر.وع کنم و به کجا ختم کنم این  ..عشقی که هیچ وقت تمومی نداره 3سال پیش در چنین روزی  زندگی منو کامل کردی.. همه مشکلات زندگی رو فراموش کردم..و  تورو تو آغوشم گرفتم و 3سال از اون روز میگذره و تو بزرگ مرد کوچک من شدی..و من با هر لحظه بزرگ شدنت عشق میکنم..   حال عجیبی دارم انگار که مادرمو گم کردم..انگار  100 سال از مادرم دورم..ولی انگار نه انگار که پارسال این موقع مادرم پیشم بود تو خونمون بود وقتی یاد خاطرات تولدت میفتم  خنده بر لبام میاد..و وقتی به خاطرات تلخش میفتم چشمام پر اشک میشه.. روز تولدت که مادرم در کنارم بودو  عین یه کوه پشتم بودو بهم گفت نترس&nb...
6 آذر 1392

روزهای پر اضطراب مامان

این روزا بدجور دلم گرفته .. از یه طرف   کمر درد شدیدو دردای  کاذبو این حرفا  از یه طرف نگرانی برا سلامتی  پسر گلم  از یه طرف بی مهری اطرافیانم  از اینکه میبینم تنها هستم دلم میگیره از اینکه حس میکنم فقط باید خودم به فکر خودم باشم. و بقیه فقط نظاره گر هستن قلبم میگیره نمیدونم شایدم خیلی حساس شدم به خاطر این روزای اخر بارداری..و همه چی در نظرم خیلی  بد جلوه میده.. الان چند روزه درد دارم.. و کلافه شدم از دردا.. با اینکه سزارینی هستم ..ولی دارم دردای طبیعی رو میگذرونم ..واین منو خسته کرده.. منتظرم بابا بیاد و بریم بیمارستان..دیگه نمیتونم دردا رو تحمل کنم .. پسر گلم میدونم دلم بدجور برا تکونات و شیطو...
1 آذر 1392
1